وقتی من پریود شدم!

پاییز سال 76 بود و من 12 ساله در کلاس دوم راهنمایی بودم که "مریض" شدم. مادرم با دیدن لکه های خون روی لباسِ زیرم گفت: "مریض شدی. بزرگ شدی". و من شوکه شدم که این چه نوع مریضی است که با آن بزرگ میشوم. چیز زیادی در مورد آن نشنیده بودم. وقتی مادرم با نوعی پریشانی و جملات بریده بریده برایم توضیح میداد که همه ی دخترها هر ماه یک بار به مدت چند روز مریض میشوند و باید از نوار بهداشتی استفاده کنند و ممکن است کمر درد و شکم درد داشته باشند بنابراین بهتر است سعی کنند زیاد از دستشویی و حمام استفاده نکنند و از خوردن بعضی چیزها مثل ترشی و هندوانه و غذاهای "سردی" پرهیز کنند، من داشتم به برادر بزرگترم فکر میکردم که وقتی بفهمد من از این به بعد هر ماه یکبار مریض میشوم از خنده دلدرد میگیرد. چون معتقد بود دخترها فقط مایه دردسرند برای خانواده!


نصایح مادرم تمام نشده بود که دردی در کمرم احساس کردم، گفت: "طبیعی" است. و هنوز سالهاست که این دردِ طبیعی هر ماه حداقل یک روز از زندگی مرا زهر میکند.  

روز بعد تمام طول مسیر مدرسه درد داشتم. به مدرسه که رسیدم پاهایم بی حس بودند. ضعف داشتم. گلویم خشک شده بود و درد امانم را بریده بود. وارد کلاس که شدم با دیدن دوستان صمیمی ام بغضم ترکید.  5 نفر بودیم که از کلاس سوم ابتدایی با هم بودیم و همیشه جزو شاگرد اول های کلاس بودیم و روزهایمان چه در مدرسه و چه بعد از مدرسه با هم میگذشت. اشکهایم که ریخت این 4 نفر آنچنان بهم ریختن انگار سقف کلاس ریخته باشد. گفتم: بچه ها من یه چیزیم شده. دیشب لباسم خونی شد و مادرم گفت به این میگن مریضی یا "بی نماز شدن"* شما میدونید یعنی چی؟ من الان خیلی درد دارم. چیکار باید بکنم؟  

کسی حرف نمیزد. هاج و واج نگاهم میکردند. یکیشون پرسید: مطمئنی؟ چرا انقدر زود؟  

گفتم: من چه میدونم. مگه شما نشدید؟ 

4 نفری با هم و با نوعی قاطعیت گفتند: نه 

درد کمرم رو فراموش کردم چون انگار داشت اتفاق عجیبی در حال رخ دادن بود.  نوع حرف زدن و نگاه کردن بهترین دوستانم عوض شده بود. چیزی شده بود. من چیزیم شده بود. گیج شدم. دوباره دردم گرفت و اینبار بیشتر. 

معلم تاریخ وارد کلاس شد و هر کدام سر جایمان نشستیم. در تمام طول کلاس پچ پچ کردن دوستانم با هم و سنگینی نگاهشان که با نوعی اخم همراه بود عذابم میداد.  

زنگ تفریح که زده شد بلافاصله یکی از دوستانم اومد کنارم و گفت: بهتری؟  

خوشحال شدم. گفتم: آره بهترم.  

تا اومدم بگم چرا یه جوری شدید با من، گفت: ما دیگه نمیتونیم به دوستیمون با تو ادامه بدیم. تو خیلی زود پریود شدی و ما از بزرگترها شنیدیم که فقط دخترهای "بد اخلاق" و اونایی که دوست پسر دارند زود پریود میشن. تو باید بری با اون دو تا دختره که آخر کلاس میشنن دوست بشی. اونا هم پریود شدن. 

 قلبم درد گرفت. انگار خونریزیم ده برابر شد. یعنی چی؟  ای کاش نگفته بودم. این درد لعنتی اگه نبود نمیفهمیدن.  

به برادرم فکر میکردم. حق داشت. دخترها دردسر دارند و هیچ!

پریود شدن جدای از اثرات منفی که دارد مثل درد و استرس و اضطراب یک نوع تجربه خاص زنانه است که میتواند خود همدلی و همبستگی در میان زنان بوجود آورد. اینکه دوره ی پریودمان با هم جنس هایمان در یک محیط مشترک تنظیم میشود نشانی از قدرت زنانگی دارد. خود و تواناییهایمان را بشناسیم تا دنیایی دیگر بسازیم. چشم ها را باید شست و جور دیگر باید دید.


*بی نماز شدن: در زبان کوردی عامیانه بکار میرود. از آنجائیکه در این چند روز پرویدی زن نمیتواند نماز بخواند.

نظرات 77 + ارسال نظر
سمانه شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 01:59 ق.ظ

منم سمانه هستم کلاس پنجم دیشب اولین روزپریودیم بود مامان من خودشون پزشک من نمیدونستم پریودشدم لباسم خونی شده بودتختخوابم باکلی گریه مامانم اومد حالم بدشد حتی بلدنبودم دیشب نواربهداشتی چیه مامان خودش روی لباس زیرگذاشت یادم دادقبلش منو فرستادحمام هنوز می ترسم خجالت می کشم اخه من الان یک ماه سوتین میبندم مامان میگه بلوغ رسیدم دلم نمیخواد دیگه حتی نمیتونم بازی کنم ازدیشب خوابیدم ازدرد گریه کردم مامانم سوپ داغ مایعات گرم میده بهم خیلی سخت من میترسم هربار مامان میگه رفتی دستشوی خودت بادستمال خشک کن نواربهداشتی عوض کنم فردا میخوادمنوببر پیش دوستش خانم دکترخاله مریم گفت باهام حرف بزنه نترسم خیلی بد پریود خجالت می کشم راه میرم احساس می کنم معلوم بابا میدونه من دردداشتم مامان بهش گفتم فکرکنم باباخودش دکترمیدونه حتما ولی من خجالت می کشم مامان میگه استراحت کن نترس

سمانه شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 07:39 ب.ظ

سلام من الان روزسوم پریودیم امروزشد۱۱سالم تولدم ولی مامان برام لباس سفید گرفت به خاطرپریودشدنم نتونستم بپوشم خیلی درد دارم خجالت می کشم نمیتونم راه برم برقصم تولدم تازه سوتین که می بندم معلوم دوستام ندارن پریودنشدن خیلی گریه کردم ازصبح مامان میگه اشکال نداره بعدازسه روزبهترمیشی کمرم درمیادبه بابام گفتم مامان رفت بیمارستان عمل داشت مریضش باباگفتم خجالت کشیدم نواربهداشتی تموم شده بودمامان گوشیش جواب ندادبلدنبودم کجاست بابارفت گرفت روی کاغذنوشتم هنوزبلدنیستم بزارم لباسم خونی شد باباگفت لباس اوردبرو دوش بگیرکمرت دلت خوب میشه جیغ زدم مامان اومد خونه هنوزتواتاقم بابام فهمیده من پریودشدم تازه خجالت می کشم تولدم امشب مامان بابابرام جایزه گرفتن بابا میگه بزرگ شدم بلوغ رسیدم هردوتاشون باهام حرف زدن درباره پریودشدنم سینه هام که به بلوغ رسیدم به مامان گفتم مودراومد اونجا گفت بلوغ رسیدم ولی میخواستم بدوم تواتاق مامان گفت خطرناک باباگفت نه گفت دردت بیشترمیشه من خواهرم کوچولو باهام بازی می کردیم بابا گفت هرماه ۷روز پریودمیشم نبایدبازی کنم بدوم بایداستراحت کنم قرص اهن بهم دادن همش یه عالم چیز گرم میدن شب ها مامان کمرم می بنده مسکن بهم میدن بابا مامان گفتن نترسم هرچی بودبهشون بگم برای بابامینوسم باباخودش جراح مغزاعصاب مامان خودش دکترخانم هاست ولی خودم شنیدم به بابامی گفت خیلی زودپریودشدم مامان شورت برام گرفته شورتکس گفت برای پریودشدنم خیلی محکم اینجا خیلی خوب من ترسم کم شد

سمانه شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 07:48 ب.ظ

خیلی خجالت می کشم همش لباسم خونی میشه مامان گفتم خودش گفت رفتم دستشوی صداش کنم خودش برام گذاشت مهمونا اومدن خاله ام عمه ام مامان بهشون گفت شنیدم دراتاقم بسته ام نمیخوام تولدعمه بوسم کرد میگه مبارک باشه دخترمون بزرگ شدی ولی من گریه کردم دلم نمیخوادتولد اخه دخترخاله ام همه میخواستم بازی کنم برقصم نمیتونم پریودشدم مامان گفت خجالت نکش همه بایدبشن ولی گفت نبایدبدوم برقصم چون درددارم باباگقت بشینم مامان نواربهداشتی بزرگ نازک برام گذاشت دوتا که لباسم کثیف نشه گفت خواستم عوض کنم صداش کنم خودش عوض کنه ولی اجازه نمیدن بدوم بازی کنم عمه خاله ام گفتن بشینم اخه اسکتورم توحیاط بازی کنم ولی خیلی بده تازه مامان بزرگ همه میدونندبهم گفتن بزرگ شدی دیگه من خجالت کشیدم گریه کردم

پارمیس دوشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 03:13 ب.ظ

چقدر بد بودن‌ دوستان

Deana جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 02:13 ب.ظ http://@gwkbe_ebraghag

منم الان یک سال میشه که مریض میشم...
الانم روز اولمه دارم از درد میمیرممممم واسه همین اومدم تو گوگل دنبال راه حل میگردم، کمرم داره ریز ریز میشههههه

عسل شنبه 21 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 12:24 ق.ظ

وای من الان دو سال شدم ولی به مامانم نگفتم

یک دختر یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1400 ساعت 02:20 ب.ظ http://gmail@com

من ۱۴ سالمه از شهریور ۹۹ میشم البته تقریبا‌،چون که هنوز منظم نیستم و علائمش رو کاملا ندارم(درد ندارم و خونریزی خیلی کمه)به هرحال من وقتی نزدیکای ۱۴سالم بود اطرافیانم تعجب می کردن که نمیشم چون بیشتر دخترا بین ۱۱ تا ۱۴ سالگی میشن و ۱۲سالگی هم اصلا زود نبود و دوستات خیلی احمقانه فکر می کردن

رز یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 11:56 ق.ظ

رها مشفق یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 11:57 ب.ظ

من رهام امروز روز چهارم پریودی منه من ۱۳ سالمه چند ماهه دیگه میشه تولد سیزده سالگیم من هنوز به مامانم نگفتم چجوری بهش بگم لطفا کمکم کنید من قدم ۱۵۵ هست لطفا بگید چجوری بهش بگم

Hana joon پنج‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 03:47 ب.ظ

من بگم داشتم میرفتم نماز بخونم حس کردم چیزی بین پاهامه خیسه تا اینکه رفتم دستشویی فهمیدم که وای اون موقع کلاس پنجم بودم الان دوسال میگذره هفتمم الانم ماهیانم و خداروشکر این نشونه سالم بودنو درک فهم دختراس عزیزان ترس نداره فقط هرکز تذشی نخورید که د

آبان ماهی دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1400 ساعت 01:53 ب.ظ

چه دوستای بی معرفتی راستی اطاعاتت خیلی خوب بود خیلی هم صادقانه نوشته بودی

atena یکشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1400 ساعت 08:43 ب.ظ

سلام آتنا هستم 15 سالمه
من الان 1 ساله پریود میشم و همون روز اول به مامانم گفتم
همراهیم کرد خیلی کمکم میکنه حتی میتونم بگم بهترین روزای زندگیمه

زهرا چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1400 ساعت 12:21 ق.ظ

وای خیلی بده

پارمیس دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1400 ساعت 05:02 ب.ظ http://1111

اگه درموردش با مادراتو حرف بزنید خیلی خوبه و خجالت کشیدن هم نداره این یه اتفاق طبیعی هست

به گل یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1400 ساعت 01:34 ق.ظ

من ۱۱ سالمه خیلی تحقیق کردم راجبش
اما بازم می ترسم چیز ترسناکی هست حالا؟؟؟

الناز دوشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1400 ساعت 10:34 ق.ظ

من 12ساله هستم دفعه سومه که پری میشم منم خجالت میکشیدم به مامانم بگم ولی خود مامانم فهمید نمیدونم چجوری ولی خودم از قبلا میدونستم و همیشه با دوستام درباره همین موضوع صحبت میکردم

زهرا یکشنبه 15 آبان‌ماه سال 1401 ساعت 05:47 ب.ظ

الاهی شکر که من نشدم کلاس ششم و دوازده سالمه خدارو شکر میکنم که نشدم یکی از دوستای صمیمیم بهم گفت یبار یک ماه پریود بوده مامانش گفت که چون بدنش کم قوته مدت پریودیش بالا تره

ستایش چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1401 ساعت 12:19 ق.ظ

دوستان خواهشا به خودتون بیاین مادر ها دوستتون دارند و به شما کمک می کنند یعنی چی که خجالت میکشم مگه آدم از مامانش خجالت میکشه آخه
دقیقا اینو بهش بگین:
مامان جون من می خواستم یه چیزیو باهات در میون بگذارم من عادت ماهیانه شدم و به کمکت احتیاج دارم چون نمیدونم دقیقا باید چکار بکنم
به همین راحتی
۱۲ ساله هستم
از ۱۰ سالگی میدونستم و خود مامانم بهم گفته بودن و اصلا از ماانم خجالت نمی کشم

سارا یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1401 ساعت 05:03 ب.ظ http://dwvgegvxd99@fsrg

شورت خونی تون رو پیش لباسشویی بزارید

پری چهارشنبه 9 فروردین‌ماه سال 1402 ساعت 02:49 ق.ظ

خب اینه که بدع
منم مشکلی باهاش ندارم اما گه گاهی استرس میگیرم به مامانم بگم برام نوار بهداشتی بده اما با کلی سعی و تلاش بهش میگم تا برام بگیره...)
وقتاییم که یادم میره تو کیف مدرسه ام یکی دوتا بزارم از دوستام میگیرم استفاده میکنم و...)
خببب من چندان خاطره بدی باهاش ندارم اما یبار تو مدرسه بعد امتحان یه چی احساس کردم از معلمم اجازه گرفتم رفتم بعد دیدم لباس زیرم گندکاری شدع

الناز شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1402 ساعت 03:28 ب.ظ

من 11 سالمه خیلی راجبش مطلب خوندم ولی همش میترسم که تو مدرسه پریود شم

ریحانه شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1402 ساعت 05:58 ب.ظ

مهسای عزیز چجوری به مامانت گفتی؟

ستی چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1402 ساعت 11:57 ب.ظ

من کلاس هفتمم تموم شده بعد از اینکه کسی بفهمه پریودم خیلی خجالت میکشم توی کلاسمون من اخرین نفری هستم که پریود شدا بعد به دوستام وقتی که پریودن میگم عب نداره ی جیز عادیه ولی خودم خجالت میکشم:

ترانه سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 12:32 ب.ظ

من ۱۰ سالمه پری شدم درد دارم به شدت و خونریزی خیلی زیاد
خلاصه که خیلی عالی بود داستان ممنون

ترانه سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 12:34 ب.ظ

دیشب کل و بابام خونی بود لحاف دشک هم همین جوری از درد دارم میمیرم

ترانه سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1402 ساعت 12:37 ب.ظ

اشتباه نوشتم بابام منظورم لباسام بود

لللللل یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1402 ساعت 01:08 ب.ظ

من شدم ولی نمی‌دونم چجوری بگم خدایا چی کنم::

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد